سایت های کانون های مساجد
سامانه بچه های مسجد خبرگزاری شبستان جشنواره بزرگ جوانان مساجد کتابخانه مساجد مسجد نما دستیار فعالان مسجدی
خانم فولادی از همکاری و حمایت امام جماعت مسجد برایمان گفت که با آمدن این طلبه جوان روستا رنگ وعطر قرآن به خود گرفته از برگزاری کلاس قرآن برای آقایان و جوانان ونوجوانان گفت.

ماه باز شدن درهای رحمت الهی به‌سوی بندگان الهی و ماه میهمانی حضرت حق؛ تنها ماهی که خداوند متعال به‌ خاطر شرف و برتری‌اش از آن در مصحف شریف خود نامبرده، رمضان است، آری بار دیگر، ماه مبارک رمضان فرا رسید.

 هم‌زمان با دعوت حق برای ماه ضیافت الهی، جلوه‌ای از پاکی و نورانیت شهرها وروستاها را فرا می‌گیرد و هلال ماه که رؤیت می‌شود گویی سرآغازی است برای پاکی و اتصال به مدار ربوبیت، دست‌های نیاز این مردمان که در روستا به سادگی ومهربانی بودن مشهورند به‌سوی آسمان گشوده می‌شود تا شاخه اجابت را نصیب مردم این خطه سبز کند.

 

 

 بازهم ماه رمضان وبوی حضور در مسجد به مشام می رسد بوی شور و شعف دربین پیروجوان، زن ومرد، کوچک وبزرگ بار دیگر اذان صبح به گوش می رسد بله رمضان با  همه شیرینی  اش آمده ؛ در مساجد هیاهوی به پا شد بازار گزارش برایمان  داغ شده است می توانیم به راحتی با صداقت تمام گزارشی ازحضور مردم در ماه مهمانی خدا را با کلمات زیبا با قلم خود به تصویربکشیم وبنویسیم برای نوشتن این گزارش زیبا در ماه مبارک رمضان بعداز اذان ظهر به یکی ازروستاهای خمین سفر می کنم مسافت طولانی ولی شیرین  پنجره ماشین را پایین کشیده ام تا نسیم خنکی که برگندم زار ها می خورد وموج ایجاد می کند را ببینم در راه روستاهای زیادی را می بینم کوچک وبزرگ که اگر واردشان شوم حرف های زیادی برای نوشتن دارند زنانی که برشانه های خود علف هایی راگذاشته اند و از زمین های یونجه بیرون می روند.

 جوی های آب روان در کنار روستاها جاری هستند ماه رمضان ماه تفکر شکرگزاری است وقتی با زبان روزه به جوی آب نگاه می کنی بیشتر قدر نعمت معبود خود رامی دانی کم کم به روستا نزدیک می شویم درختان سرسبز درب ورودی روستا را بسته اند در ختان سیب،  زردآلو اجازه دیدن روستا را نمی دهند ازلابه لای درختان گذر می کنیم تابلو روستا کم کم نمایان می شود: روستای چهارطاق.

  هرجا نگاه می کنم آب و آبادانی است در دوطرف روستا دوجوی آب وجود دارد بر سر راه هر جوی درختان قد بلند برافراشته شده اند؛ به وسط روستا رسیدم خانم فولادی با لبخند همیشگی اش جلوی درب مسجد منتظر ایستاده او مسئول کانون است در واقع دعوت ایشان ما را به این روستا کشاند؛ در بالای درب مسجد تابلوی کانون را می بینم  در کنار تابلو کانون چند تابلو دیگر وجودارد تابلویی با نام خانه نور، کتابخانه، پایگاه بسیج و بنرهای مختلف که از وجود آن ها می توان فهمید مسجد ی فعال با جوانان ومردمی پر شور است.

 

 

 با خانم فولادی وارد مسجد می شویم به حق که مسجدی تمیز وزیبا است در گوشه مسجد درقسمت حسینیه اتاقکی هست که روی درب آن نوشته شده اتاق کانون وبسیج وارد اتاق شدیم کتابخانه ای کوچک با کتاب هایی از آدم های بزرگ در قفسه ها به چشم می خورد؛ روی صند لی ها نشستیم و با خانم فولادی شروع به صحبت کردیم از فعالیت کانون برایمان گفت.

 

از کلاس آموزش قرآنی برای نوجوانان گزارشم را شروع کردم خانم فولادی در صحبت های خود از استقبال جوانان ونوجوانان روستا ازکلاس های قرآنی می گفت هفته ای چهار روز درهفته اختصاص به کلاس قرآنی دارد.

 

خانم فولادی از همکاری و حمایت امام جماعت مسجد برایمان گفت که با آمدن این طلبه جوان روستا رنگ وعطر قرآن به خود گرفته از برگزاری کلاس قرآن برای آقایان و جوانان ونوجوانان، از برنامه جزء خوانی قرآن کریم پرسیدم که مسئول کانون گفت: ما جز خوانی را هرروز بعد ازنماز مغرب وعشا برای آقایان داریم وخانم ها هرروز ساعت 11 برنامه ختم قرآن کریم را دارند  وبا پولی که خانواده ها برای این برنامه پرداخت می کنند  کمبودها و کاستی هایی که در مسجد وجود دارد را رفع می کنند.

 

در جلوی درب مسجد آب سردکنی گذاشته بودند که بچه ها ازآن آب می خوردند خانم فولادی اشاره ای به آب سرد کن کرد وگفت این آب سردکن را خانم ها با برگزاری برنامه ختم قرآن درمسجد توانسته اند خریداری کنند.

 

 

نظم زیبایی در مسجد حاکم بود هر خانم مسولیتی داشت وهر کس وظیفه خود را انجام می داد کارها با درایت ومدیریت در مسجد تقسیم وظایف شده بوده همچنین برنامه زمان بندی کلاس ها بر روی دیوار بود تا شرکت کنندگان در کلاس ها ترتیب حضور خود را بدانند.  در کنار منبر بالای دیوارتابلو طرح تلاوت نور به چشم می خورد که خانم فولادی گفت بعداز نماز مغرب و عشا با صوت زیبای امام جماعت یک صفحه از قرآن را می خوانیم. او از برگزاری طرح چهره به چهره برایمان گفت که چهارشنبه هرهفته برگزار می شود و احکام ومطالبی که به کار نوجوانان وجوانان می اید آموزش داده می شود.

 

با خانم فولادی هم قدم شدیم تاجای جای مسجد را ببینیم وقتی وارد حسینیه مسجد شدیم بنرهای  ورزشی بردیوار حسنیه قابل مشاهده بود از ظاهر بنر مشخص بود آموزش کاراته وکیوکوشین برای پسر بچه ها برگزار می شود در طرف دیگر حسینیه بنر حفظ قرآن زده شده بود، خانم فولادی که خودش مسولیت رابطیبن خواهر را هم برعهده داشت ارتباطش با خانم های مسجد را قابل تحسین دانست و گفت:  خواهران در اکثر کلاس های کانون شرکت می کنند و تقاضای حضور درکلاس های بالاتر را دارند.

 

 

در آبدار خانه مسجد خانم ها مشغول شستن سبزی خوردن بودن عده ای مشغول آماده کردن کتری های بزرگ برای چای و عده ای درحال وصل کردن اجاق های گاز بودند خانم فولادی گفت: هرشب در ماه مبارک رمضان با کمک های مردمی که از طریق ختم قرآن جمع آوری می شود ضیافت افطاری دایر است.

 

 مهمان سفره افطاری روزه داران و در کنار هر سفره عکس شهیدی مهمان شده بود در بالای هرسفره جایگاه مادر شهیدی بود؛ بوی سبزی تمام فضارا معطر کرده بود  جو معنوی خاصی حاکم شده بود.

 

خورشید کم کم خود را در پشت  کوهها پنهان می کرد و وقت اذان نزدیک شده است از خانم فولادی بابت همکاری که در نوشتن گزارش کرده بود تشکر کردم به سختی توانستم ایشان را  مجاب کنم که مجال برای ماندن نیست با احساسی زیبانسبت به مردم روستا خداحافظی کردم و روستا را ترک کردم در راه بازگشت احساس خوبی داشتم حس اینکه ما چه مردمانی د اریم با چه اعتقادات زیبایی مردمانی که برای ماه مهمانی خدا چه تلاشی می کنند چگونه خود را برایام مهمانی سراسر عشق احساس آماده می کنند.

 

 

۹۶/۰۳/۱۶
روابط عمومی

رهبر انقلاب:من عرض میکنم ما از تحریم نباید بنالیم؛ از تحریم‌کننده‌ها هم -که آمریکا و اروپا هستند- توقّع زیادی‌ای نباید داشته باشیم...امروز همه قبول دارند که دشمن در حال جنگ اقتصادی با ما است؛ این را همه میدانند. البتّه این را که دشمن در حال جنگ با ما است، همیشه ما تکرار میکردیم، میگفتیم، [امّا] بعضی باور نمیکردند؛...من عرض میکنم سیاست و قدرت در غرب، در دولتهای غربی اعمّ از آمریکا و اروپا، هم ظالم است...عرض من این است که آنچه در گام دوّم انقلاب باید اتّفاق بیفتد، اوّلاً شناختن و جدّی گرفتن داشته‌های خود [است]